سلام به وبلاك شخصي امين رضااقتداري خوش آمديد

❣✨🇫🇦🇿SANGiN ✨❣ مَشتـے تـآ ڪم میـارے چِـرآ میـرے سـرآغ تیـغ مـَرد بـاش بـآ ایـن بـآدآ نَلـَرز ایـن ڪآرآ شـدَن زیـغ 💔✨ 09352348934 ✨💔 ❣✨🇫🇦🇿SANGiN ✨❣ یہ شــــــَب★　 یہ　 غَریبـــــہ 󾟰 میـــــــــــ ــادُ󾟙 میشــــِہ هَمہ کـــــــــــــــــَســِتْْْــْ 󾆠 󾠩 ْ و.... یہ شَـــب هَمہ 　 کـــــــــــــــــَســِتْْْــْْ 󾠧 󾠩 ْ میشـــہ یــِہ　غَــــــ ـریــــــــبہ 09352348934 ✨💔 ❣✨🇫🇦🇿SANGiN ✨❣ درد دارد امروز حرفیـ برای گفتنـ نداشته باشیـ با کسی که تا دیروز همهـ حرفـ هایت را فقط به او می گفتیـ 💔✨ 09352348934 ✨💔 ❣✨🇫🇦🇿SANGiN ✨❣ ↻⇦میـــــگن بهش فکـــــر نــــــــــکـن ↻⇦میــــــــــگم چجـــــورے؟ ↻⇦میـــــگن بہـ یـــــه چیز دیـــــگہ فکـــــر کـــــن ↻⇦اخـــــه لعنـــ✖ــتیــــــــــا ↻⇦اون همــــــــــہ چیز منـــــہ 💔✨ 09352348934 ✨💔 ❣✨🇫🇦🇿SANGiN ✨❣ غمگیــــــــــنـــــــــم همانند پـــــــــرنده ای که به دانـــــه های روی تــــله خـــــیره شـــــده و به این فکر میکــــــند که چگونــــــه بمیرد ؟ گرسنه و آزاد یا سیــــــــر و اسیـــــــر . . . 💔✨ 09352348934 ✨💔 ❣✨🇫🇦🇿SANGiN ✨❣ خودت را در آغوش بگیر و بخــــــــواب ! هیچ کس آشفتگی ات را شانـــــه نخواهد زد ! این جمع پر از تنــــهاییست… 💔✨ 09352348934 ✨💔

دلتنگی هایم رابه دستان سرخ غروب می سپارم تا آنها را در خود محو کند وقتش رسیده که برگردم باد موهایم را به این سو وآن سو به رقص در می آورد جلوی آینه میروم غافل از اینکه موهایم را خیلی وقت است باد برده است و سراب تصویرشان را شانه میزنم. نوازنده زمان با تار موهایم آهنگ دلتنگی مینوازد و چشمان من هنوز مات خطوطی است که موازی بر روی پیشانی ام نقش بسته اند. وگریه امانم نمیدهد... باز خاطرات سرزده می آیند و کنج خلوتم می نشنینند زیر چشمانم چتر میگیرم که خیس نشوند و.... .. 💖✨💖✨💖

سه پند لقمان به پسرش : در زندگی بهترین غذا را بخور ... در بهترین رختخواب جهان بخواب ... در بهترین خانه ها زندگی کن ... پسر گفت : ما فقیریم چطور این کارها را بکنم ؟ لقمان گفت : اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری ، هر غذایی ، طعم بهترین غذای جهان را میدهد ... اگر بیشتر کار کنی و دیرتر بخوابی ، هر جا که بخوابی بهترین خوابگاه جهان است ... و اگر با مردم دوستی کنی ، در قلب آنها جای میگیری و آن وقت بهترین خانه های جهان مال توست

✘ﺑــــــﺒﯿــــــﻦ رَفــــــیــــــق❕ ﻭﻗﺘــے ﺗــﻮ ﺟــﯿﺒﺖ ﭘــــــﻮﻝ ﻧَﺒـﺎﺷــﻪ ﻗﺼـﺎﺑے ﺳَـــﺮﻩ ڪــﻮﭼــه اَم ﺑﻬﺖﺩِﻝ ﻧﻤــﯿﺪﻩ ﭼِﻪ ﺑـــﺮﺳﻪ ﺑــه ﻋِـﺸـﻘِــﺖ✘ ✿✵✿✵✿✵✿✵✿✵✿✵✿✵ ✿✵✿✵✿✵✿✵✿✵✿✵✿✵

#سلامت_باد💟 : ❉ٰ به سلامتــْْـْْی همه ی اونایی که مدتهاس کسی بغلشون نکرده . ┏┓ ┣┫ ╭╯ ╰╮ ┃┏┓┃ 🍷🍷🍷 ┃┗┛┃ ┗━━┛ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ❉ٰ به سلامتــْْـْْی پدری که طعم پدر داشتن رو نچشید اما واسه خیلی ها پدری کرد . 🌸 ┏┓ ┣┫ ╭╯ ╰╮ ‌ ┃┏┓┃ 🍷🍷🍷 ┃┗┛┃ ┗━━┛ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ❉ٰ به سلامتــْْـْْی خودم که با اون همه بدى که در حقم کرده بازم تمام آرزوم فقط خوشبختيشه . ┏┓ ┣┫ ╭╯ ╰╮ ‌ ┃┏┓┃ 🍷🍷🍷 ┃┗┛┃ ┗━━┛ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ❉ٰ به سلامتــْْـْْی تو که مثل دارو دردهای آدم رو تسکین میدی ولی برخلاف دارو تاریخ انقضا نداری . ┏┓ ┣┫ ╭╯ ╰╮ ‌ ┃┏┓┃ 🍷🍷🍷 ┃┗┛┃ ┗━━┛ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ❉ٰ بزن به سلامتــْْـْْی حرفهای دلت که به کسی نگفتی . بزن به سلامتی اینکه کوه درد بودی ولی دم نزدی . بزن به سلامتی تنهایی هات ولی تنهایی رو دوست نداشتی . ┏┓ ┣┫ ╭╯ ╰╮ ‌ ┃┏┓┃ 🍷🍷🍷 ┃┗┛┃ ┗━━┛ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ❉ٰ به سلامتــْْـْْی همه اوناى كه حالشون خوب نيست ولى ميخندن كه حال بقيه گرفته نشه . ┏┓ ┣┫ ╭╯ ╰╮ ‌ ┃┏┓┃ 🍷🍷🍷 ┃┗┛┃ ┗━━┛ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ❉ٰ به سلامتــْْـْْی اونايى كه چه عشقشون پيششون باشه چه نباشه چشمشون مثل فانوس دريايى نميچرخه. ┏┓ ┣┫ ╭╯ ╰╮ ‌ ┃┏┓┃ 🍷🍷🍷 ┃┗┛┃ ┗━━┛ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ❉ٰ به سلامتــْْـْْی كسي كه تو اين هوای دو نفره با تنهاييش قدم ميزنه.🚶 🌸 ┏┓ ┣┫ ╭╯ ╰╮ ‌ ┃┏┓┃ 🍷🍷🍷 ┃┗┛┃ ┗━━┛ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ❉ٰ به سلامتــْْـْْی دخترى كه حاضره زير بارون خيس بشه ولى سوار ماشين هيچ پسرى نشه . ┏┓ ┣┫ ╭╯ ╰╮ ‌ ┃┏┓┃ 🍷🍷🍷 ┃┗┛┃ ┗━━┛ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ❉ٰ به سلامتــْْـْْی اونایی که انقدر خسته اند که نه دیگه حال خیانت دارن نه دیگه عاشق شدن . 🌸 ┏┓ ┣┫ ╭╯ ╰╮ ‌ ┃┏┓┃ 🍷🍷🍷 ┃┗┛┃ ┗━━┛ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ❉ٰ به سلامتــْْـْْی حرفهایی رو که باید نگمو میزنم . سلامتی رفیقم که واسش رگمو میزنم . ┏┓ ┣┫ ╭╯ ╰╮ ‌ ┃┏┓┃ 🍷🍷🍷 ┃┗┛┃ ┗━━┛ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ★★★ ★★★ ★★★✨✨ ✨✨★★★ ★★✨✨✨✨✨✨★★ ★★✨ 👍👍👍✨★★ ★★✨✨✨★★ ★✨✨★ ★✨★

می نويسم عـشق و می لرزد دلـم می نويسم عشق و اشکم می چکد می نويسم يـاد و يـادتــ می کـنم می نويسم ابـر و بـاران می چکـد می نويسم تـا تـو را پـيـدا کـنـم از مـيـان بـرگــ هـاے دفـتـرم تو کہ هستی تو چہ هستی خوبــ مـن تو کہ هستی کہ دلـم شيداے توستــ تو کہ هستی کہ پـريـزاد مـنی تو تـمام لـحظہ هـايم بـا مـنی يا کہ نہ شايد کہ هـمزاد مـنی

✾🔺✾═════════ داستان درویشی تهی‌‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد . چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره‌ای به او کرد . کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند . کریم خان گفت : این اشاره‌ های تو برای چه بود ؟ درویش گفت : نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم . آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده ؟کریم خان در حال کشیدن قلیان بود ؛ گفت چه می‌خواهی ؟ درویش گفت : همین قلیان ، مرا بس است !چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت . خریدار قلیان کسی نبود جز کسی که می‌ خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد ! پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد !روزگاری سپری شد. درویش جهت تشکر نزد خان رفت . ناگه چشمش به قلیان افتاد و با دست اشاره‌ای به کریم خان زند کرد و گفت : نه من کریمم نه تو ؛ کریم فقط خداست ، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست 🍀 ═════✾🔺✾

سایت ما به دلیل قهرمانی تیم جزصالح سفلی درمسابقات فوتبال جام رمضان روستاها سال۱۳۹۳تحت عنوان اتحادوهمبستگی به میزبانی روستای حسین آباددهدار وکسب مقام اول راتبریک می گوییم وهمواره سلامتی وسعادت وبهروزی تان راازدرگاه خداوند متعال آرزومندیم.؛ ‏(باتشکرازتمام بازیکنان تیم)‏

اشتباه